نکته اول: شایعترین تظاهر توکسوپلاسموز حاد، لنفادنوپاتى گردنى است. معمولاً لنفادنوپاتى بیمار غیر حساس و مجزا بوده، قوام آن متغیر است.
نکته دوم: در توکسوپلاسموز چشمى در معاینه افتالمولوژیک، پَچهاى سفید ـ زرد پنبه مانند همراه با حاشیه پرخون نامشخص دیده مىشوند. با گذشت زمان، ضایعات سفید رنگ با حاشیه مشخص و نقطههاى سیاه رنگ در داخل پیگمان شبکیه بیشتر مشخص مىشوند.
نکته سوم: در دوران باردارى، اگر مادر در اولین ۳ ماهه دچار عفونت شود، میزان بروز عفونت جفتى در کمترین حد (۱۵%) است، اما بیمارى نوزاد شدیدترین حالت را دارد، اگر مادر در ۳ ماهه سوم دچار عفونت شود، احتمال انتقال عفونت از جفت بیشترین حد (۶۵%) است، اما معمولاً نوزاد در هنگام تولد بدون علامت خواهد بود.
نکته چهارم: 1- در صورتى که مادر با فاصله بیش از ۶ ماه از زمان لقاح دچار عفونت شود، خطرى از نظر ایجاد توکسوپلاسموز مادرزادى وجود ندارد. 2- در صورتى که مادر با فاصله کمتر از ۶ ماه از زمان لقاح دچار عفونت شود، با کاهش فاصله زمانى بین عفونت و لقاح، بر خطر ایجاد عفونت از راه جفت افزوده مىشود.
نکته پنجم: معمولاً براى تشخیص توکسوپلاسموز از روشهاى سرولوژیک استفاده مىشود. با یافتن همزمان IgG و IgM ضد توکسوپلاسما در سرم مىتوان به عفونت حاد پىبرد. همچنین وجود IgA در خون به نفع تشخیص عفونت حاد است. با روشهاى مختلف مىتوان IgG ضد توکسوپلاسما را در خون تشخیص داد. ۲ تا ۳ هفته پس از عفونت تیتر این آنتىبادى مثبت (بیش از ۱۰:۱) مىشود. در هفتههاى ۶ تا ۸ این تیتر به حداکثر مىرسد و سپس به آرامى پائین مىرود و تا آخر عمر در حد مشخصى ثابت مىماند. باید تیتر IgM را نیز به همراه IgG اندازه گرفت تا بهتر به زمان ایجاد عفونت پى برد.
نکته ششم: بیمارانى که دچار توکسوپلاسموز چشمى هستند، باید براى ۶ هفته با پیریمتامین + سولفادیازین (یا کلیندامایسین) و گاه پردنیزون درمان شوند.
نکته هفتم: بیماران مبتلا به ایدز و افرادى که درمان سرکوب کننده ایمنى براى بیمارىهاى لنفوپرولیفراتیو دریافت مىکنند، بیشتر از همه در معرض خطر ابتلا به توکسوپلاسموز حاد هستند. در بیماران مبتلا به ایدز، بیش از ۹۵% موارد انسفالیتهاى توکسوپلاسمایى از عود عفونت ناشى مىشوند. در بیشتر این موارد، زمانى انسفالیت ایجاد مىشود که شمارش سلولهاى CD4+ به کمتر از ۱۰۰ در هر میکرولیتر برسد.
نکته هشتم: علایم و نشانههاى توکسوپلاسموز حاد در بیماران مبتلا به نقص ایمنى، عمدتا به CNS مربوط مىشوند. بیش از ۵۰% از بیمارانى که دچار علایم بالینى هستند، درگیرى داخل جمجمهاى دارند. از جمله این درگیرىها مىتوان به انسفالوپاتى، مننگوانسفالیت و ضایعات فضاگیر اشاره کرد. بیمار مىتواند این علایم را داشته باشد: ۱ـ تغییر در وضعیت منتال (۷۵%)؛ ۲ـ تب (۷۲-۱۰%)؛ ۳ـ تشنج (۳۳%)؛ ۴ـ سردرد (۵۶%)؛ ۵ـ یافتههاى نورولوژیک موضعى (۶۰%).
نکته نهم: در بیماران مبتلا به ایدز، براى تشخیص عفونت نهفته با توکسوپلاسما گوندى باید IgG ضد توکسوپلاسما ارزیابى شود. معمولاً نمىتوان با کمک IgM به تشخیص رسید.
نکته دهم: در بیماران مبتلا به انسفالیت توکسوپلاسمایى اختلالات فوکال یا مولتىفوکال با سىتى اسکن و MRI قابل مشاهده هستند. البته یافتههاى مذکور براى توکسوپلاسموز پاتوگنومونیک نیستند، چرا که ۴۰% از لنفومهاى CNS مولتىفوکال بوده، ۵۰% بصورت حلقهاى Enhance مىشوند. در صورت شک به انسفالیت توکسوپلاسمایى درمان با پیریمتامین و سولفادیازین یا کلیندامایسین آغاز مىشود. در روز هفتم بیش از ۹۰% از بیماران شواهد بهبودى را نشان مىدهند، اگر بیمار به درمان پاسخ ندهد و یا دچار لنفوم باشد، در روز هفتم علایم بیمار تشدید مىشوند. در این حالت باید بیوپسى مغز صورت گیرد و در صورت لزوم درمان عوض شود. اگر بیمار به درمان پاسخ دهد، ضایعات مغزى در تصویربردارى بین ۳ هفته تا ۶ ماه برطرف مىشوند.