محرومیت از الکل میتواند سبب دلیریوم ترمنذ شود. از دلیریوم ترمنذ در روانپزشکی و در نورولوژی سوال طرح میشود. به ده نکته مهم زیر توجه کنید:
نکته اول: در دلیریوم ترمنذ علایم ترک الکل با کاهش سطح هوشیارى، اختلال در سوگیرى به زمان و مکان، اختلال حافظه اخیر، بىخوابى و اختلالات ادراکى همراه است. اختلالات ادراکى شامل تفسیر اشتباه محرکهاى حسى و توهم مىشود. توهمهاى بیمار اغلب از نوع بینایى هستند، اما ممکن است توهم شنوایى و لمسى هم وجود داشته باشند.
نکته دوم: در دلیریوم ترمنذ ممکن است بیمار بشدت آشفته باشد و لرزش شدید و ناهماهنگى حرکتى (آتاکسى) در هنگام ایستادن مشهود است.
نکته سوم: در دلیریوم ترمنذ اختلال در اعصاب اتونوم منجر به تعریق، افزایش ضربان قلب و هیپرتانسیون مىشود و مردمکها را گشاد مىکند.
نکته چهارم: در دلیریوم ترمنذ ممکن است بیمار تب کند، بیمار معمولاً دچار دهیدراسیون مىگردد و الکترولیتهاى وى غیر طبیعى هستند.
نکته پنجم: دلیریوم ترمنذ نیز مانند دیگر انواع دلیریوم، شبها تشدید مىشود.
نکته ششم: دلیریوم ترمنذ شدیدترین عارضه ترک الکل است و میزان مرگ و میر آن به ۱۰-۵% مىرسد و معمولاً ۴-۳ روز بعد از قطع مصرف الکل شروع مىشود.
نکته هفتم: براى پیشگیرى از تشنج و دلیریوم ترمنذ ناشى از ترک الکل باید بلافاصله بعد از قطع مصرف الکل، درمان محرومیت یا ترک شروع شود. معمولاً بهترین روش درمانى استفاده از بنزودیازپینها است.
نکته هشتم: بنزودیازپینهاى بلنداثرتر معمولاً علایم محرومیت از الکل را بهتر مهار مىکنند، اما در افراد سالمند یا بیماران مبتلا به بیمارى کبدى ممکن است سبب ضعف یا خواب آلودگى شدید شوند. معمولاً از کلردیازپوکساید استفاده مىشود که بصورت سرپایى و با دوز ۴۰-۲۰ میلىگرم هر ۶ ساعت تجویز مىشود.
نکته نهم: برای درمان علایم محرومیت از الکل مىتوان از بنزودیازپینهاى کوتاه اثرتر مانند اگزازپام نیز استفاده کرد. در موارد شدیدتر، بویژه در بیماران بسترى ممکن است دیازپام ارجح باشد، چرا که مىتوان بصورت تزریقى نیز از آن استفاده کرد.
نکته دهم: در محرومیت از الکل داروهاى آنتىسایکوتیک آستانه تشنج را پائین مىآورند و معمولاً نیازى به تجویز آنها نیست، اگرچه در موارد تثبیت شده دلیریوم ترمنذ که بیمار دچار توهم مىشود، ممکن است تجویز مقادیر کم داروهاى قوى مانند هالوپریدول مفید باشد.