اصل 20/80
اصل پارتو یا اصل 20/80 خیلی ساده است: میگوید 80% نتایج از 20% کارها ناشی میشوند. به همین سادگی! یعنی اگر شما فروشگاه دارید، 80% درآمد شما مربوط به 20% از محصولات شما است. اگر دولت درآمد مالیاتی دارد، 80% این درآمد از 20% مودیان میآید.
کاری نداریم که این اصل چقدر میتواند درست باشد، به نظر من مهم درستی همیشگی و کامل این اصل نیست! مهم کارآمدی آن است! ممکن است اصل پارتو در خیلی موارد درست در نیاید و یا اعداد 80 و 20 در این اصل تغییر کنند، اما در هر صورت، مهم این است که این اصل در بیشتر موارد کارآمد است. حالا ببینیم این اصل به چه کار میآید؟ خیلی ساده! اصل پارتو میتواند بهرهوری شما را بیشتر کند. بهرهوری بیشتر چه معنایی دارد؟ یعنی میتواند کاری کند که شما هدفمندتر و موثرتر کار کنید. یا به عبارت دیگر کاری کند تا با نیروی کمتر نتیجه بهتری بدست بیاورید. یا کاری کند که با صرف وقت کمتر یا کار کمتر به نتایج بهتری برسید. به عنوان مثل شما فروشنده کتاب هستید. بر اساس اصل پارتو قسمت عمده درآمد شما از فروش درصد کمی از کتابهای فروشگاه شما ناشی میشود. پس میتوانید روی کتابهایی که بیشتر فروش میروند، بهتر و بیشتر سرمایه بگذارید. یا پزشکی هستید که در 5 جای مختلف کار میکنید، اما بررسی میکنید و میبینید که بیشتر درآمد شما از یکی از این 5 جا میآید. میتوانید (اگر بشود) بیشتر به جایی بروید که درآمد بیشتری برایتان دارد.
حالا بیائید اصل پارتو را به آزمونهای دستیاری و پیشکارورزی تعمیم بدهیم: خیلی راحت است! بیشتر سوالات این دو آزمون از صفحات کمی از کتابهای منبع طرح میشوند (یادتان باشد، دقیق بودن اعداد 80 و 20 اهمیت زیادی ندارد). امتحان کنید. آزمونهای قبلی را بررسی کنید و ببینید که این اصل چقدر درست است. مثال میزنم: در داخلی غدد در بیشتر آزمونها 6 یا 7 سوال داریم. از این تعداد 2 سوال مربوط به اختلالات تیروئید و 2 سوال مربوط به دیابت میشود. پس قسمت عمده سوالات داخلی غدد از بخش کمی از کتاب هاریسون و سسیل میآید. داخلی غدد شامل فهرستی از مباحث دیگر هم هست: اختلالات هیپوفیز، اختلالات آدرنال، هیپرلیپیدمی، اختلالات دستگاه تناسلی مردانه، استئوپوروز و … میبینید؟ این اصل کار میکند. برویم سراغ درس دیگر: مثلا داخلی ریه: قسمت عمده سوالات از مباحثی مثل آسم، بیماری انسدادی مزمن و آمبولی ریه میآیند. در مورد بقیه درسها هم میتوانید همین اصل را بکار ببرید و همین نتیجه را بگیرید. دقت کنید، ممکن است در یکی از امتحانها برخی از درسها (مثلا درماتولوژی) از این اصل تبعیت نکند، اما در همان آزمون سوال بسیاری از درسها از مطالب معمول طرح میشود و مطمئن باشید در آزمون بعدی باز هم درسی مثل درماتولوژی همین اصل را رعایت خواهد کرد و این بار ممکن است درس دیگری (مثلا افتالمولوژی) به بیراهه برود. بطور متوسط سوالات از این اصل پیروی میکنند.
بنابراین میتوانیم یک نتیجه کلی داشته باشیم: حجم مطالبی که باید مطالعه شوند، زیاد است و نمیشود بر همه این مطالب مسلط شد. زمان هم محدود است، پس چه باید کرد؟ باید بهرهوری را افزایش داد: یعنی طوری مطالعه کرد که با زمان کمتر مطالب مهمتری خواند. چطور؟ با همین اصل! اول میرویم سراغ مطالب مهمتر! مطالبی که قسمت بیشتر سوالها از آنها طرح میشوند. چطور میشود مطالب مهم (20% مهم) را پیدا کرد. در ادامه نحوه یافتن مطالب مهم در دروس مختلف را بررسی میکنیم. اما یک راه ساده، بررسی سوالات سالهای گذشته است! سوالهای قبلی منبعی عالی برای این هستند که بتوانید بفهمید کدام مطلب را باید اول بخوانید و روی مطالعه کدام مطلب باید وقت بیشتری بگذارید. بدون مطالعه دقیقه و مناسب تستهای آزمونهای قبلی سر جلسه امتحان نروید!
… ادامه دارد!