نکته اول: در تنفس آپنوستیک بعد از یک دم عمیق، وقفهای ۲ تا ۳ ثانیهای در تنفس رخ میدهد. این نوع تنفس در ضایعات پائین پونز (اغلب به سبب انسداد شریان بازیلر) دیده میشود.
نکته دوم: باربیتوراتها به عنوان داروهای ضد تشنج در بزرگسالان بطور شایع خوابآلودگی و در کودکان بیشفعالی ایجاد میکنند.
نکته سوم: کاربامازپین میتواند لوکوپنی، آنمی آپلاستیک یا هپاتوتوکسیسیته ایجاد کند.
نکته چهارم: در پسودوتومور سربرى یا هیپرتانسیون ایدیوپاتیک داخل جمجمه بیمار دچار افزایش فشار داخل جمجمه و در نتیجه سردرد و ادم پاپى مىشود، اما در سىتى اسکن یا MRI تودهاى یافت نمىشود و ترکیبات CSF طبیعى است. بیمارى در زنان شایعتر است و بیشتر بیماران زنان چاق و جوان هستند که معمولاً دچار اختلالات قاعدگى هم مىباشند.
نکته پنجم: در پسودوتومور سربری سردرد علامت اصلى بیمارى است. درد در ناحیه اکسىپیتال وجود دارد یا منتشر است و در هنگام صبح شدیدتر بوده و مانور والسالوا یا سرفه آن را تشدید مىکند. در معاینه ادم پاپى وجود دارد. از جمله دیگر علایم کمتر شایع مىتوان به دوبینى (در اثر فلج یک یا دوطرفه عصب زوج ۶)، احساس گیجى و وزوز گوش اشاره کرد.
نکته ششم: ترمور اسنشیال خوشخیم از بیمارى پارکینسون شایعتر است و از نظر زمان شروع دو حداکثر سنى دارد: ۱۵ سالگى و ۵۰ سالگى. در بیش از نیمى از موارد سابقه خانوادگى با توارث اتوزومال غالب وجود دارد. فرکانس ترمور اسنشیال معمولاً کمتر از ترمور فیزیولوژیک و در حدود ۸-۶ هرتز است. شایعترین محل ظهور ترمور اسنشیال، اندامهاى فوقانى است.
نکته هفتم: ترمور اسنشیال با بیمارى نورولوژیک دیگرى همراهى ندارد. نیمى از بیماران به درمان با بتابلوکرها (پروپرانولول) پاسخ نسبتا قابل قبولى مىدهند. پیریمیدون در برخى موارد مفید واقع مىشود. داروهاى ضد پارکینسون اثرى روى این نوع ترمور ندارند. در موارد شدید تحریک عمقى یک طرفه یا دوطرفه تالاموس مىتواند مؤثر باشد.
نکته هشتم: موارد زیر به نفع پیشآگهى مطلوبتر بیمارى هستند: ۱ـ جنس مؤنث؛ ۲ـ شروع بیمارى پیش از ۴۰ سالگى؛ ۳ـ شروع بیمارى با نوریت اپتیک؛ ۴ـ کم بودن تعداد حملات در سال اول؛ ۵ـ ناچیز بودن ناتوانى در ۵ سال اول.
نکته نهم: در مننژیت کسب شده از بیمارستان، بویژه مننژیتى که به دنبال اعمال جراحى اعصاب و ضربههاى شدید سر ایجاد مىشوند، براى پوشش دادن استافیلوککها و ارگانیسمهاى گرم منفى مانند پسودوموناس آئروژینوزا، درمان تجربى باید شامل ترکیبى از وانکومایسین و سفتازیدیم، سفپیم یا مروپنم باشد.
نکته دهم: سندرم گیلنباره نوعى پلىنوروپاتى التهابى است که شایعترین علت فلج حاد در بزرگسالان جوان را شامل مىشود. در این بیمارى علایم حرکتى، حسى و احشایى دیده مىشود، اما علایم حرکتى از علایم حسى شدیدتر هستند. علایم قرینه هستند و بیمار دچار تب نمىشود. در گیلنباره بررسى CSF بعد از هفته اول افزایش پروتئین بدون پائین آمدن قند را نشان مىدهد. سلول مایع مغزى نخاعى هم افزایش ندارد و یا حداکثر ۵۰ سلول تک هستهاى در هر میلىلیتر مکعب مایع دیده مىشود. سلول پلىمرفونوکلئر در مایع مغزى نخاعى وجود ندارد. به یافتههاى فوق جدایى آلبومینوسیتولوژیک مىگویند که از شاخصهاى مهم تشخیصى بیمارى است. با خواندن قالبهای ده نکتهای در سایت ام دی تینگ میتوانستید به سوال این نکته بخوبی پاسخ بدهید.