چند بخش مهم از داخلی غدد را مرور میکنیم. هیپرپرولاکتینمی مبحث مهمی است که بارها از آن سوال آمده است. در مورد هیپروپرولاکتینمى به نکات بسیار مهم و سؤالى زیر توجه کنید:
نکته اول: آدنومهاى مترشحه پرولاکتین شایعترین تومورهاى هیپوفیز هستند.
نکته دوم: هیپرپرولاکتینمى بر اساس بالا بودن سطح سرمى پرولاکتین از مقدار طبیعى تشخیص داده مىشود. براى تشخیص پرولاکتینوم نیازى به انجام آزمونهاى دینامیک نیست.
نکته سوم: در پرولاکتینوم، سطح سرمى پرولاکتین به موازات اندازه تومور افزایش مىیابد: سطح پرولاکتین بیش از ng/mL250 معمولاً نشاندهنده پرولاکتینوم است.
نکته چهارم: از جمله علل فیزیولوژیک افزایش سطح پرولاکتین مىتوان به این موارد اشاره کرد: حاملگى، استرس جسمانى یا روحى، ورزش، تحریک دیواره قفسه سینه.
نکته پنجم: برخى از داروها مانند متوکلوپرامید و ریسپریدون مىتوانند سطح پرولاکتین را به بیش از ng/mL200 برسانند.
نکته ششم: برخى از تومورهاى هیپوفیز که پرولاکتین ترشح نمىکنند، مىتوانند سبب افزایش سطح پرولاکتین شوند: این تومورها مىتوانند ساقه هیپوفیز را تحت فشار قرار بدهند و مانع رسیدن دوپامین (که تأثیر مهارى بر روى پرولاکتین دارد)، به لاکتوتروفهاى هیپوفیز شوند.
نکته هفتم: از جمله علل طبى افزایش سطح پرولاکتین مىتوان به نارسایى کلیه و هیپوتیروئیدیسم اولیه اشاره کرد.
نکته هشتم: در هنگام اندازهگیرى استاندارد پرولاکتین، ممکن است دو نوع اشتباه ایجاد شود: ۱ـ وجود ماکروپرولاکتین؛ ۲ـ Hook Effect.
نکته نهم: در سرم علاوه بر نوع منومریک پرولاکتین، ماکروپرولاکتین هم وجود دارد که از نظر بیولوژیک غیر فعال است. بیشتر روشهاى آزمایشگاهى ماکروپرولاکتین را اندازهگیرى نمىکنند، اما ممکن است ماکروپرولاکتین بطور غیر منتظره در اثر رسوب پلىاتیلن گلیکول در سرم تشخیص داده شود.
نکته دهم: در بیمارى که توده بسیار بزرگى در هیپوفیز دارد، اما پرولاکتین وى در حد خفیف افزایش پیدا کرده است، باید به فکر Hook Effect بود. در این حالت سطح بسیار بالاى پرولاکتین سبب اشباع آنتىبادىهاى مربوط به تشخیص آزمایشگاهى مىشوند و سطح پرولاکتین بطور کاذب پائین گزارش مىشود. باید آزمون با رقت ۱ به ۱۰۰ تکرار شود.