الف) بررسى تستهاى عملکردى آدرنال
ب) آدرنالکتومى چپ
ج) تکرار سىتى اسکن
د) تحت نظر گیرى بیمارى
انسیدانتالوما تودهاى است که بطور تصادفى (در تصویربردارى) در آدرنال کشف مىشود و بدون علامت است.
1ـ براى ارزیابى فعال بودن توده باید آزمونهاى هورمونى انجام داد:
ـ براى سندرم کوشینگ: آزمون دگزامتازون ۱ میلىگرمى شبانه؛
ـ براى فئوکروموسیتوم، اندازهگیرى متانفرین سرم و پیگیرى کاتهکولآمینهاى ادرار ۲۴ ساعته در صورت دو پهلو بودن نتایج؛
ـ براى هیپرآلدوسترونیسم اندازهگیرى نسبت آلدوسترون به رنین.
2ـ قدم بعدى ارزیابى شواهد تصویربردارى مربوط به بدخیمى است:
ـ اگر توده کمتر از ۴ سانتىمتر اندازه داشته باشد و در تصویربردارى حاشیه آن هتروژن و منظم باشد، باید ارزیابى از نظر فعال بودن تومور انجام شود: اگر وضعیت هورمونى طبیعى باشد، بیمار پیگیرى مىشود. اگر شواهدى دال بر فعال بودن تومور وجود داشته باشد، بیمار تحت آدرنالکتومى قرار مىگیرد.
ـ اگر در سىتى اسکن توده برابر یا بزرگتر از ۴ سانتىمتر باشد و ظاهر آن حد وسط یا مطابق با بدخیمى باشد، باید بعد از تکمیل بررسى هورمونى اقدام به جراحى کرد.
3ـ اگر توده با موارد فوق مطابقت نداشته باشد و در بیمارى که سابقه کانسر دارد، ایجاد شده باشد، باید به فکر متاستاز بود.
بندرت در ارزیابى تشخیصى انسیدانتالوما نیاز به بیوپسى آدرنال مىشود و اگر بیوپسى اندیکاسیون داشته باشد، باید مطمئن شد که ضایعه، فئوکروموسیتوم نیست. (گزینه الف) مشابه این تست چند بار تکرار شده است!
کدام توده کبد ریسک تبدیل به بدخیمى بیشترى دارد؟
الف) Hemangioma
ب) Focal Nodular Hyperplasia
ج) Adenoma
د) Hamartoma
آدنوم کبدى تومورى خوشخیم است که معمولاً در زنان جوان بین سنین ۳۰ تا ۵۰ سال دیده مىشود و بیشتر بیماران سابقه مصرف استروژن (اغلب بصورت استفاده طولانى مدت از قرصهاى ضد باردارى و گاه درمان جایگزین استروژن) مىدهند. بیوپسى با سوزن ممکن است به تشخیص آدنوم کمک کند، اما به سبب اشتباه در نمونهبردارى امکان دارد نتوان تنها به کمک بیوپسى سوزنى آدنوم را از FNH یا کارسینوم هپاتوسلولر تشخیص داد. در بیمارانى که در خطر ابتلا به عوارض (خونریزى یا ترانسفورماسیون بدخیم) هستند، باید به فکر رزکسیون جراحى بود. براى ارزیابى خطر دژنراسیون بدخیم آدنوم کبدى باید بیوپسى انجام داد. (گزینه ج)
خانم ۲۷ سالهاى به دنبال شیردهى با آبسه پستان به شما مراجعه مىکند. اقدام مناسب درمانى کدام است؟
الف) قطع شیردهى و تجویز آنتىبیوتیک
ب) آسپیراسیون آبسه و تجویز آنتىبیوتیک
ج) درناژ جراحى و تجویز آنتىبیوتیک
د) آنتىبیوتیک به تنهایى کفایت مىکند.
درمان اولیه آبسه پستان با آنتىبیوتیکهاى ضد استافیلوکک و آسپیراسیونهاى مکرر با سونوگرافى انجام مىشود. معمولاً ۲ تا ۳ بار آسپیراسیون پیاپى با فاصله ۲ تا ۳ روز براى بهبود کامل ضرورى است. اگر پوست روى ضایعه آسیب ببیند یا آسپیراسیونهاى مکرر سبب بهبود ضایعه نشوند، اقدام به درناژ جراحى مىشود. در زنانى که شیر مىدهند، باید تشویق شوند که حتى با وجود عفونت پستان به شیردهى ادامه بدهند و یا شیر پستان را بدوشند. (گزینه ج)
با سلام و تشکر از مطالب عالی و کاربردی
پاسخ سوال آخر با توجه به توضیحاتی که دادید گزینه ب صحیح نیست؟ یعنی آسپیراسیون و آنتی بیوتیک
سلام. برای درمان آبسه حتما باید درناژ جراحی انجام شود؛ یعنی محل برش داده شده و تخلیه شود. با وجود چرک غلیظ احتمال موفقیت آسپیراسیون کم است.
سلام. برای درمان آبسه حتما باید درناژ جراحی انجام شود؛ یعنی محل برش داده شده و تخلیه شود. با وجود چرک غلیظ احتمال موفقیت آسپیراسیون کم است.