سندرم گیلنباره نوعى پلىنوروپاتى التهابى و شایعترین علت فلج حاد در بزرگسالان جوان است. این بیمارى در اثر اختلال سیستم ایمنى و فعال شدن آن بر علیه میلین اعصاب محیطى ایجاد مىشود. در این بیمارى علایم حرکتى، حسى و احشایى وجود دارند، اما علایم حرکتى از علایم حسى شدیدتر هستند. علایم قرینه هستند و بیمار دچار تب نمىشود. شایعترین نوع بیمارى نوع بالارونده است. گیلنباره بیمارى بسیار مهمى است و احتمال طرح سؤال از آن زیاد است. در زیر به ده نکته مهم در مورد این بیمارى اشاره مىکنیم:
نکته اول: در نوع بالارونده بیمارى گیلنباره، ضعف عضلانى از قسمتهاى دیستال اندام تحتانى شروع مىشود و سپس به پروگزیمال اندام تحتانى و بعد به اندام فوقانى و در نهایت تنه، گردن و صورت مىرسد.
نکته دوم: در موارد شدید گیلنباره، رفلکس مردمک به نور هم از بین مىرود.
نکته سوم: در گیلنباره همزمان با ضعف عضلانى در هر گروه از عضلات، رفلکسهاى تاندونى مربوط به آن عضلات کم شده، سپس از بین مىرود.
نکته چهارم: درگیرى اتونوم در گیلنباره شایع است و مىتواند شدید باشد. از جمله علایم شایع اتونوم مىتوان به تاکىکاردى و برادىکاردى، آریتمىهاى قلبى، متغیر بودن فشار خون، اختلالات اسفنکترى، اختلال در تعریق و ایلئوس پارالیتیک اشاره کرد.
نکته پنجم: در گیلنباره اختلالات حسى متنوعى در بیمارى مشاهده مىشود، اما علایم حسى به شدت علایم حرکتى نیستند.
نکته ششم: در گیلنباره کاهش حس و پارستزى انگشتان دست و پا یافته شایعى است. بیش از نیمى از بیماران از دردهاى عضلانى بویژه در عضلات کمربند لگنى شکایت دارند. سطح حسى دیده نمىشود.
نکته هفتم: در گیلنباره بررسى CSF بعد از هفته اول افزایش پروتئین بدون پائین آمدن قند را نشان مىدهد. سلول مایع مغزى نخاعى هم افزایش ندارد و یا حداکثر ۵۰ سلول تک هستهاى در هر میلىلیتر مکعب مایع دیده مىشود. سلول پلىمرفونوکلئر در مایع مغزى نخاعى وجود ندارد. به یافتههاى فوق جدایى آلبومینوسیتولوژیک مىگویند که از شاخصهاى مهم تشخیصى بیمارى است.
نکته هشتم: در ۷۵% موارد بیمار مبتلا به گیلنباره بطور کامل بهبود مىیابد، در ۲۰% موارد عارضه بجا مىماند و در ۵% موارد بیمار فوت میکند.
نکته نهم: بیمارى گیلنباره خودبخود بهبود مىیابد، اما در بیشتر موارد نیاز به درمان اختصاصى دارد: ۱ـ پلاسمافرز؛ ۲ـ IVIG.
نکته دهم: بسیار بسیار مهم: کورتیکواستروئیدها جایى در درمان گیلنباره ندارند.