سقط به معنى ختم حاملگى قبل از هفته ۲۰ باردارى است. سقط خودبخود بدون وجود مداخلات طبى یا جراحى روى مىدهد. میزان بروز تشخیص داده شده سقط، ۱۵ تا ۲۵% است و ۸۰% از این موارد در ۱۲ هفته اول حاملگى روى مىدهند.
نکته اول: نیمى از سقطهاى زودرس به آنومالىهاى کروموزومى مربوط میشوند و بیشتر این نوع اختلالات، تریزومى هستند. در مقایسه با سقطهاى سه ماهه اول، کمتر احتمال دارد که سقطهاى سه ماهه دوم ناشى از اختلالات کروموزومى باشند. این نوع سقطها بیشتر به بیمارىهاى سیستمیک مادر، اختلالات جفت یا دیگر مشکلات آناتومیک مربوط مىشوند.
نکته دوم: تهدید به سقط یعنى خونریزى در اولین سه ماهه حاملگى بدون دفع مایع یا بافت. در نیمى از موارد، تهدید به سقط به سقط خودبخود مىانجامد. در بیمارى که دچار تهدید به سقط شده است، حتى اگر خونریزى با درد و کرامپ پائین شکم همراه باشد، نیاز به مداخله نیست. اگر در سونوگرافى اختلالى شدید دیده نشود و محصول حاملگى سالم باشد، مىتوان به بیمار اطمینان داد و اجازه داد که به فعالیتهاى طبیعى خود ادامه بدهد.
نکته سوم: سقط اجتنابناپذیر بصورت خونریزى واژینال و یا پارگى آشکار پردهها در حضور دیلاتاسیون سرویکس تعریف مىشود. در این حالت معمولاً انقباضات رحمى بسرعت شروع مىشوند و به دفع محصولات حاملگى مىانجامند. متوقف شدن سقط اجتنابناپذیر نامعمول است و در این حالت حاملگى تا زمانى که جنین قابلیت حیات داشته باشد، ادامه نمىیابد. در این نوع سقط درمان محافظهکارانه (عدم مداخله به منظور طولانى کردن روند حاملگى) خطر عفونت را در مادر افزایش مىدهد.
نکته چهارم: سقط فراموش شده یعنى احتباس محصول حاملگى از دست رفته براى مدتى طولانى (معمولاً بیش از دو سیکل قاعدگى). در این حالت رحم بزرگ نمىشود و برخى از علایم ابتدایى حاملگى از بین مىروند. بسیارى از زنان بجز آمنوره مداوم علامتى ندارند.
نکته پنجم: سقط کامل یا ناکامل عفونى را سقط سپتیک مىنامند. این نوع سقط مىتواند بصورت سپسیس، شوک، خونریزى و احتمالاً نارسایى کلیوى خود را نشان بدهد. بندرت سقط سپتیک عارضهاى از سقط تحریک شدهاى است که توسط فردى آموزش دیده انجام مىشود. در سقط سپتیک تجویز آنتىبیوتیکهاى وسیعالطیف بصورت تزریقى، درمان با مایعات تزریقى و تخلیه سریع رحم اندیکاسیون دارند. باید ارزیابى دقیق براى تروما از جمله پرفوراسیون رحم، واژن و یا اعضاى داخل شکمى انجام شود.
نکته ششم: در سقطهاى اجتنابناپذیر، ناکامل یا فراموش شده مىتوان درمان انتظارى، طبى یا جراحى را انتخاب کرد. درمان جراحى قطعى است و نتیجهاى قابل پیشبینى دارد، اما تهاجمى است و در تمام بیماران ضرورى نیست. با استفاده از درمانهاى انتظارى و طبى (پروستاگلاندینها) مىتوان کورتاژ انجام نداد، اما هر دوى این درمانها با مىتوانند با خونریزى غیر قابل پیشبینى همراه باشد و در ضمن برخى از زنان نیاز به جراحى براى تخلیه رحم پیدا مىکنند.
نکته هفتم: در کل در سقط، در صورت وجود درد یا خونریزى شدید یا عفونت، باید بسرعت روند سقط را تمام کرد. در این موارد کارهایى که باید بسرعت انجام شوند، عبارتند از: ۱ـ کنترل خونریزى؛ ۲ـ پیشگیرى از عفونت؛ ۳ـ برطرف کردن درد؛ ۴ـ حمایت روحى. خونریزى وقتى کنترل مىشود که رحم بطور کامل تخلیه شده باشد. با استفاده از سونوگرافى براى ارزیابى رحم مىتوان مشخص کرد که آیا نیاز به مداخله جراحى مىباشد یا خیر؟ اگر بافتى در داخل رحم باقى مانده باشد، از کورتاژ براى خارج کردن آن استفاده مىشود. با تجویز متیلارگونووین خوراکى و تحریک انقباضات رحمى مىتوان هموستاز را تقویت کرد. با خارج کردن محتویات رحم و استراحت دادن به واژن (عدم استفاده از تامپون، دوش واژینال یا آمیزش) مىتوان از ایجاد عفونت جلوگیرى نمود. ممکن است بیمار نیاز به مسکن ضعیفى داشته باشد.
نکته هشتم: سندرم بعد از سقط زمانى ایجاد مىشود که رحم نمىتواند بعد از سقط منقبض شود. بیمار دچار درد کرامپى و یا خونریزى مىشود و سرویکس باز دارد. رحم نرمتر از حد انتظار است (در نتیجه تجمع خون یا هماتومترا). معمولاً تظاهرات بالینى از سقط ناکامل قابل تشخیص نیست. در هر صورت، ساکشن کورتاژ درمان هر دو مورد است.
نکته نهم: سقط مکرر بصورت ۲ بار یا بیشتر از دست رفتن حاملگى داخل رحمى تعریف مىشود.
نکته دهم: براى سقط القایى سه ماهه اول، از سه دارو استفاده مىشود: ۱ـ میفپریستون (آنتىپروژسترون)؛ ۲ـ متوترکسات (آنتىمتابولیت)؛ ۳ـ میزوپروستول (پروستاگلاندین). شایعترین روش مورد استفاده، رژیم ترکیب میفپریستون ـ میزوپروستول است. البته سقط با روش طبى همیشه کامل انجام نمىشود و بیمار باید آگاه باشد که ممکن است نیاز به ساکشن کورتاژ شود.